در مقالههاي پيشين با مفهوم ديجيتال ماركتينگ آشنا شديد، درباره مراحل بازاريابي ديجيتال مطالعه كرديد و با مرحله آغازين ديجيتال ماركتينگ، تحليل بازار، آشنا شديد. گام بعدي در اين مسير براي يك كسب و كار، بخش بندي بازار است. بخش بندي بازار در واقع به منظور انتخاب مشتري هدف شما صورت ميگيرد. بخش بندي در انواع مختلف و از منظرهاي گوناگون صورت مي پذيرد. از جمله براساس موقعيت جغرافيايي، سن، جنسيت، تحصيلات، درآمد، فرهنگ و بسياري مشخصههاي ديگر.
هدف از بخش بندي بازار چيست؟
بايد توجه داشت گام بخش بندي بازار در ديجيتال ماركتينگ عموما براساس محصول صورت مي گيرد. براي محصولات عمومي بخش بندي بازار چندان معناي خاصي ندارد. به عنوان مثال كالاي شير در سبد لبنيات يك محصول عمومي است. در همين مثال چنانچه محصول يك نوع شير با افزودني هاي خاص و يا روش تهيه ي خاص خود باشد ديگر يك كالاي عمومي نبوده و بخش بندي بازار براي آن ارزشمند است.
هدف از اين مرحله آن است كه يك كسب و كار بتواند با بودجه محدودي كه دارد به حداكتر تعداد مشتري و در نتيجه راندمان و درآمد بيش تري دست يابد. در صورت عدم بخش بندي بايد به روش بازار عمومي عمل كرد كه در ادامه هزينه هاي بالاتري را تحميل خواهد كرد. اين امر باعث هدفمند كردن حركات تبليغاتي و متمركز شدن بودجه و انرژي در دسته اي از مشتريان است كه بازار اصلي كسب و كار را تشكيل مي دهند.
البته شايد در مراحل پاياني يك برند شناخته شده امكان توسعه گروههاي هدف خود را داشته باشد اما در آغاز راه يك كسب و كار استفاده از نقاط خاص و بخش بندي هاي خاص كه براساس مطالعات بدست آمده بهينه تر است.
چرا بايد بازار را محدود كرد؟
بخش بندي بازار يك بحث كاملا تخصصي ميباشد. نكته قابل توجه اين است در ذهن افراد به صورت پيش فرض علاقه به فراگيري تمام بازار وجود دارد. عمده افراد در بازار تمايل دارند محصولات و خدمات خود را به شكلي تعريف نمايند كه همه در بخشهاي مختلف بازار مشتري آنها باشند. اين موضوع اشتباه رايج بزرگي است كه همواره رخ ميدهد. براي مثال يك ميوه فروشي در منطقهاي مشخص به منظور فروش حداكثري اگر صرفا ميوههاي متنوع در كلاسهاي مختلف كيفي را فراهم كرده و طبق نياز مشتري ميوه با كيفيت متناسب تهيه نكند، قطعا دچار زيان خواهد شد.
اصولا بايد بازار را محدود كرد و برروي آن سرمايه گذاري نمود. زيرا همواره بايد اين نكته را در نظر داشت منابع تخصيص داده شده، محدود هستند. البته برندهاي بزرگي مانند كوكاكولا منابع وسيعي را جهت تبليغات محصولات خود را در اختيار داشته و همه بازار را در محدوده خود قرار دادهاند. اما بايد به ياد داشت محصولاتي با چنين ويژگي بسيار اندك هستند. همچنين بايد در نظر داشت در اين سطح نياز به توان بازاريابي و برندينگ فوق العاده بالا و هزينه بسيار گزاف ميباشد. بنابراين بسيار حائز اهميت است تا جامعه هدف و مخاطبين به طور دقيق مشخص شده تا از منابع موجود در بهينهترين حالت استفاده گردد.
جهت آشنايي با ساير گام ها و مراحل ديجيتال ماركتينگ به ديگر بخش هاي اين سري از مقالات با عنوان “ديجيتال ماركتينگ چيست؟” مراجعه نماييد.